روزنامه کانادایی ماه گذشته با بیش از 11000 صد ساله کانادایی و خانواده هایشان مصاحبه کرد. اینها بخشی از داستان های آنهاست.
“آنها باید پزشکان را به نایروبی می بردند”
از قبل مشترک هستید؟ ثبت نام
بیل همیل در حدود 101 سال از کلاه های زیادی استفاده کرده است، از جمله توپچی نیروی هوایی سلطنتی در جنگ جهانی دوم، مسافر جهانی و پدر.
کهنه سرباز D-Day آخرین ماجراجویی بزرگ خود را در آگوست سال گذشته و زمانی که 100 ساله شد تجربه کرد. پس از کار در CN Rail به مدت «40 سال و سه ماه»، این شرکت به او سفری به کانادا داد.
پدر سه فرزند گفت: “پرواز از ونکوور به تورنتو واقعا هیجان انگیز بود.”
اگرچه آتشسوزیهای جنگلی در بریتیش کلمبیا باعث ایجاد عوارضی شد، اما او گفت که پایان دادن به این ماجراجویی سخت خواهد بود – او به اندازه آخرین تولد خود منتظر تولد آینده خود نیست.
شغل او به عنوان CN او را در دهه 1980 به آفریقا برد تا در یک پروژه راه آهن در تانزانیا کار کند. او گفت که برای بار دوم به آنجا بازگشت، حتی اگر در اولین ملاقاتش به مالاریا مبتلا شد.
او گفت: «آنها مجبور شدند پزشکان را به نایروبی بفرستند. “من کمی خجالت کشیدم… زیرا وقتی به کنیا رسیدم کاملاً آزاد بودم.”
همیل در سال 1923 در خانواده ای پرجمعیت در محله لانگ برانچ در تورنتو به دنیا آمد. او هفتمین فرزند از ده فرزند بود و آخرین فرزندی است که هنوز زنده است. او گفت: “بیشتر آنها تا 90 سالگی زندگی کردند و دو نفر به آن نزدیک بودند.”
پس از مرگ شریک قدیمی اش تلما ویکس و پسرش لری در انتاریو، او به گیبسون، بریتیش کلمبیا نقل مکان کرد تا با دخترش باشد.
همیل گفت که زندگی تنهایی دارد اما از شهر کوچکی که در آن زندگی می کند لذت می برد. او در آپارتمان خود در طبقه همکف یک خانه نیمه مستقل که با دخترش زندگی می کند، داستان هایی از زندگی خود تعریف می کند.
او گفت بزرگ ترین تغییر در زندگی اش تکنولوژی بود. او به گوشی هوشمندش اشاره کرد که روی میزی در میان کتاب هایی قرار داشت که به دلیل ضعف بینایی دیگر قادر به خواندن آنها نبود.
اما او گفت که بهترین دوستش از تورنتو هر آخر هفته او را FaceTimes می کند تا از اخبار مطلع شود. او گفت کوچکترین برادرش که سال گذشته درگذشت، همین کار را کرد.
او گفت: «امروزه فناوریهای جدید بسیار زیادی وجود دارد. “بیشتر چیزها تغییر کرده اند.”
“اگر بی عدالتی می بینید، فقط در مورد آن صحبت نکنید”
وی رودن 101 ساله در حال آماده شدن برای مرحله بعدی زندگی طولانی و کامل است.
او در پایان ماه کانکس با منظره اقیانوس خود را در وست ونکوور، بریتیش کلمبیا، ترک میکند تا به خانه سالمندانی که چند بلوک دورتر است نقل مکان کند. او خوشحال است که می تواند در همسایگی بماند.
او گفت: «اینجا در وست ونکوور، اگر بخواهید، می توانید تمام روز و هر روز مشغول باشید.
او اعتقاد راسخی به مشغول بودن دارد. این شامل یوگا، یک باشگاه کتاب، و پیگیری رویدادهای جاری است. او همچنین در خیریه 100 Women Who Care مشارکت دارد.
رودن گفت: «من فقط میخواهم فعال و هوشیار بمانم و از آنچه در جهان میگذرد آگاه باشم.
رودن، که در ونکوور به دنیا آمد، مؤسس سازمان غیرانتفاعی Act 2 Child and Family Service بود که از سال 1980 به قربانیان خشونت، سوء استفاده جنسی و تروما کمک کرده است. او همچنین از طریق انجمن الیزابت فرای به زنان زندانی کمک کرده است.
او گفت: «همیشه بر این باور بودهام که وقتی بیعدالتی را میبینی، نباید فقط در مورد آن صحبت کنی، بلکه باید کاری انجام بدهی، زیرا این تنها راهی است که تغییر میتواند اتفاق بیفتد.
او گفت که لذت بخش ترین لحظه زندگی او در دهه 1970 بود، زمانی که دادستان کل وقت بریتیش کلمبیا، گارد گاردوم، تحقیقاتی را درباره حمله به زنی در زندانی که در وان آب جوش نگهداری می شد آغاز کرد. رودن گفت که شخصاً با گاردم تماس گرفت تا او را از این قضیه مطلع کند.
رودن، که شوهرش موریس در سال 2015 درگذشت، گفت که او را آزار میداد که با بزرگتر شدن، استقلال خود را از دست داده بود – «نمیخواهم سربار دوستانم باشم» – و از افتادن میترسید. اما او پیوسته شادی و زیبایی را می یافت، چه از لبخند غریبه باشد و چه از گل.
“من فکر می کنم شما فقط باید از هر روز لذت ببرید زیرا هرگز نمی دانید که آیا روز دیگری خواهید داشت.”
“کاش مامان بزرگ می شد”
مارگارت فرند از زوال عقل رنج می برد، اما حافظه عضلانی او کنترل را به دست گرفت و او بدون زحمت رژ لب خود را برای عکس انداخت.
پسرش جیم فرند گفت که آن لحظه سورئال و تقریباً نوستالژیک بود.
او گفت: “مدت هاست که مادرم را با رژ لب ندیده ام.” “در 101 سالگی، من آنجا ایستادم و او را تماشا کردم که رژ لب را روی لب هایش می زد.”
همسرش، سو فرند، اضافه کرد که مارگارت فرند حتی به آینه هم نیاز ندارد. او با بیان اینکه رنگ مورد علاقه مادرشوهرش قرمز است، گفت: او همیشه مراقب بود موهایش مرتب باشد و همیشه وقتی بیرون می رفت لباس زیبایی می پوشید.
مارگارت فرند اکنون در یک خانه سالمندان در همیلتون، انتاریو زندگی می کند. سو فرند گفت که او حدود دو بار در هفته از اعضای خانواده ملاقات می کند و با پنج نوه خود بسیار نزدیک است.
مارگارت فرند 13 خواهر و برادر داشت اما از همه آنها بیشتر زندگی کرد. او بیش از 40 سال است که بیوه است. شوهرش تد 68 ساله بود که در سال 1981 درگذشت. آنها سه فرزند داشتند.
جیم و سو فرند گفتند مارگارت فرند تحصیلات کلاس ششم داشت و چندین شغل به عنوان آشپز و نظافتچی داشت. آنها گفتند که او از باغبانی و پذیرایی از مهمانان، مسافرت و آواز خواندن در گروه کر کلیسا لذت می برد.
جیم فرند گفت او همچنین از رقصیدن لذت می برد. اما در آوریل 2022 – شب قبل از تولد 99 سالگی اش – افتاد و لگنش شکست. از آن زمان او روی ویلچر نشسته است.
جیم فرند گفت: «کاش مامان روی پاهایش بود و می توانست مثل خودش برقصد. او گفت که با وجود صندلی چرخدارش، او هنوز هم گاهی سعی می کند برقصد.
جیم فرند عمر طولانی مادرش را به “ژن های خوب” نسبت می دهد.
او گفت: “او هنوز با ما است و ما از این بابت بسیار سپاسگزاریم.”
“ما هرگز به اندازه کافی مادرانمان را نداریم”
الن نیلسن در دانیا هوم، یک مرکز پرستاری در برنابی، بریتیش کلمبیا، روی تختش آواز میخواند.
«Qué será، será، هر چه باشد، خواهد بود. ما نمی توانیم آینده را ببینیم.» این پیرمرد 104 ساله با دخترش آن اسکات می خواند.
کلاسیک دوریس دی آهنگ مورد علاقه نیلسن است.
نیلسن در سن 98 سالگی به زوال عقل مبتلا شد که لازم بود خانه او به خانه سالمندان منتقل شود.
اسکات گفت که مادرش گاهی اوقات نمی تواند بفهمد که چرا او اکنون در مرکز است.
اسکات، مادرش را اغلب در بستر بیماری توصیف میکند: «او فکر میکند میتواند بلند شود و قدم بزند، و وقتی متوجه میشود که نمیتواند، بسیار ناراحت است.»
در دوران کودکی در دانمارک، نیلسن و خواهرش میزبان نمایش های ژیمناستیک بودند که در آن تماشاگران را تشویق می کرد و اسکات عمر طولانی مادرش را به تمرینات دوران کودکی او نسبت می دهد.
در سال 1951، نیلسن، همسرش اریک و خانواده جوانشان به کانادا نقل مکان کردند. اسکات در آن زمان دو ساله بود.
شیرینترین خاطره دوران کودکی اسکات این است که از مدرسه در ونکوور به خانه میآید و بوی پختن غذای مادرش در آشپزخانهاش را میدهد.
اسکات گفت: “مامان همیشه در آشپزخانه بود و چیزی درست می کرد، چه نان، کیک یا کلوچه، همیشه چیزی وجود داشت.”
او گفت که مادرش که حدود 45 سال است بیوه شده است، همیشه عمر طولانی خود را به لجبازی او نسبت می دهد. اسکات گفت که گذراندن زمان زیادی با نیلسن “یک پاداش” بود.
ما هرگز به اندازه کافی مادرانمان را نداریم. مهم نیست چقدر آنها را داریم. اسکات گفت: هرگز به اندازه کافی طولانی نیست.
“من هر روز با او در قلبم زندگی می کنم”
جوزف نواک در مونترال بزرگ شد و زمانی که تنها 20 سال داشت به ارتش پیوست.
او گفت که این ماه “خاطرات غم انگیز” را زنده کرد – هشتادمین سالگرد D-Day و اولین سالگرد مرگ همسرش مری. او گفت: «اما زندگی باید ادامه داشته باشد.
نواک که در ماه سپتامبر 101 ساله می شود، سرجوخه ارتش کانادا بود و در سال 2021 به عنوان شوالیه لژیون افتخار فرانسه – بالاترین افتخار این کشور – شناخته شد.
سال گذشته در صدمین سالگرد تولد او، خانواده، دوستان و اعضای نیروهای مسلح برای مراسم برافراشتن پرچم نواک در آسایشگاه او در Whitehorse گرد هم آمدند.
نواک به یوکان که او آن را “بهشت کانادا” می نامد، پس داده است.
او در سال 2021 یک میلیون دلار به بنیاد بیمارستان یوکان اهدا کرد تا از خرید یک واحد ماموگرافی جدید و ارتقای سلامت روان حمایت کند.
او که پدر دو روزنامه نگار است، 150000 دلار نیز به دانشگاه یوکان کمک کرد تا بورسیه ای برای دانشجویان بومی ارتباطات ایجاد کند.
پسر او که جو نواک نام دارد در کلگری زندگی می کند. او گفت که در حالی که پدرش بیشتر به خاطر کارهای نظامی اش شهرت داشت، او یک آجرپز ماهر نیز بود. او گفت که پدرش پس از بازگشت از جنگ در ساخت و ساز کار می کرد، اما همچنین یک خانه در مونترال و یک کلبه در ورمونت ساخت.
او گفت که پدرش نیز به عنوان نظافتچی کار می کرد و سپس به مشاوره و مدیریت شرکت های نظافتی پرداخت. او افزود: “او و مادرم بسیار عاقلانه در بازار سهام سرمایه گذاری کردند.”
او گفت که پدرش همیشه این فلسفه را داشت که شما باید “با دیگران آنگونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.”
او گفت: “پدرم احساس می کرد که این پول باید به بیمارستان و جامعه ای که برای آنها بسیار خوب بوده است، برسد.”
جوزف نواک زندگی طولانی و شاد خود را مدیون همسرش است که در سال 2019 در سه ماه پس از تولد پسر بزرگشان، پیتر که او نیز در وایت هورس زندگی می کرد، بر اثر سرطان درگذشت.
نواک در مورد همسرش گفت: «او زن خارقالعادهای بود. “من هر روز با او در قلبم زندگی می کنم.”
– توسط بریانا شارلبوآ و نونو شن
این گزارش توسط Canadian Press برای اولین بار در 25 ژوئن 2024 منتشر شد.